جداي از اشكالات وارد بر اين رويه غلط كه با هيچ استدلالي نميشود آن را توجيه كرد، يك نكته را نيز بايد در نظر گرفت؛ اينكه كار پژوهشي تا چه اندازه جدي گرفته ميشود و امكان تحقيق تاچه اندازه فراهم است. يك مثال ميزنم. چندي پيش يكي از دوستان براي يك پروژه دانشگاهي به يكي از معتبرترين كتابخانههاي كشور مراجعه كرد.
اينطور كه اين دوست ميگفت به دليل فراهم نبودن امكانات بديهي، انجام يك پژوهش بسيار وقتگير و دشوار شده بود، بهطوري كه برخي از مراجعان با مشاهده وضعيت آشفته حاكم براين كتابخانه، قيد كارشان را ميزدند و حالا يا به مركز ديگري مراجعه ميكردند و يا ترجيح ميدادند بهجاي وقت گذاشتن براي تحقيق، از حاصل كار ديگران بهره بگيرند.
ميشود گفت در زمينه پژوهشكارايي خوبي نداشتهايم. وقتي يكي از بزرگترين كتابخانههاي كشور در ارائه خدمات به مراجعان دچار ضعف است ميشود حدس زد در ديگر نقاط شرايط چگونه رقم ميخورد. از سوي ديگر بخشي از مشكلات هم به روحيه برخي دانشجويان بازميگردد. دانشجويي كه انگيزه كافي براي كسب دانش ندارد و حضورش در دانشگاه صرفا گرفتن مدرك است معمولا حوصلهاي براي انجام كار تحقيقي ندارد.
وقتي اين روحيه كنار ضعفهاي مشهود مراكز و نهادهاي مطالعاتي و كتابخانهها قرار ميگيرد، حاصلش ميشود وضعيت امروز كه به جاي پژوهش، رونويسي از دسترنج ديگران باب شده يا اينكه به مدد اينترنت، با يك جستوجوي شتابزده چند مقاله مرتبط با يكديگر پيوند داده ميشوند و در كمترين زمان ممكن مقالهاي باعنوان پژوهش آماده و تدوين ميشود.
ما با پديدهاي بهنام حاضريخوري مواجهيم و اينكه برخي نميخواهند امر پژوهش را جدي بگيرند. در اين رابطه پذيرش مقالات ضعيف و كپيشده بهعنوان تحقيق هم نقش مهمي در جا افتادن اين رويه غلط دارد. شايد بهتر باشد كه در گام اول بسترهاي مناسب براي انجام تحقيق و پژوهش را فراهم كنيم و در گام دوم استادان و نهادهاي ذيربط بهصورت جدي با مقالات ارائهشده طرف شوند تا هر متن سستبنياد و سرشار از تكرار مكررات مهر تاييد نخورد.
- تهيهكننده سينما
نظر شما